به گزارش “راهبرد انرژی“، اوضاع هنوز آرام است و آژانس بینالمللی انرژی (IEA) هنوز هیچ اختلال کلی در بازار جهانی نفت را پیشبینی نمیکند. با این حال، این وضعیت میتواند به سرعت تغییر کند. فاتح بیرول، مدیر آژانس توضیح میدهد: «عدم قطعیتهای زیادی برای بازارهای نفت و انرژی وجود دارد.» IEA بخشی از سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) است و توسط کشورهای صنعتی در پاسخ به بحران نفتی سال ۱۹۷۳ تاسیس شد. به عنوان مثال، در حال حاضر مشخص نیست که جنگ جاری در خاورمیانه چگونه بر تولید نفت تاثیر خواهد گذاشت. ایران خود روزانه ۱.۵ تا ۲ میلیون بشکه نفت تولید میکند که به دلیل تحریمهای غرب، عمدتا به چین صادر میشود، در حالی که تولید روزانه جهانی کمی بیش از ۱۰۰ میلیون بشکه است.
کلاوس-یورگن گرن، متخصص کالا در موسسه اقتصاد جهانی کیل میگوید: «حتی از دست دادن چند درصد از نفت در بازار جهانی میتواند تاثیر قابل توجهی بر قیمتها داشته باشد.» پس از حمله اسرائیل به ایران، قیمت نفت افزایش یافته و در حال حاضر حدود ۷۵ دلار در هر بشکه است. گرن میگوید: «اما این محدوده طبیعی است.» اما اگر اوضاع در خاورمیانه وخیمتر شود، قیمت ها به شدت افزایش خواهد یافت. خطرناک ترین سناریو، مسدود کردن تنگه هرمز است، همان که نیروهای نظامی ایران بارها تهدید کردهاند.
به گفته گرن، ۲۰ درصد از حجم تجارت جهانی نفت و گاز طبیعی مایع از طریق تنگه هرمز و از کشورهایی از جمله عراق، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت منتقل میشود. بخش بزرگی از نفت به آسیا و در درجه اول به چین میرود. جایگزینهایی برای حمل و نقل دریایی وجود دارد، مانند خط لوله شرق-غرب از عربستان سعودی به دریای سرخ و خط لوله نفت خام ابوظبی امارات متحده عربی. اما آنها ظرفیت بسیار محدودی دارند. گرن میگوید، یک مسدود کردن چند روزه، قیمتها را به طور موقت افزایش میدهد، اما اقتصاد جهانی را از مسیر خود خارج نمیکند. یک محاصره دائمی متفاوت خواهد بود. او میگوید: «نتیجه بسیار چشمگیر خواهد شد.»
اگر ۲۰ درصد از تولید نفت جهانی برای مدت زمان طولانی قابل دسترسی نباشد، جبران آن غیرممکن خواهد بود و منجر به تنگناهایی جدی می شود. در حالی که به اصطلاح ظرفیت ذخیره به شکل سایتهای تولیدی کم استفاده وجود دارد، این سایتها نیز در منطقه واقع شدهاند و باید از طریق تنگه هرمز منتقل شوند.
گرن انتظار دارد که یک محاصره طولانی مدت باعث شود قیمتها به بالای ۱۵۰ دلار در هر بشکه برسند. این امر باعث تورم میشود، زیرا تمام محصولاتی که به نفت نیاز دارند گرانتر میشوند. هر چه محاصره طولانیتر شود، مشکلات بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال، شرکتها میتوانند تولید محصولات نفتی را متوقف کنند و در بدترین حالت، دولتها میتوانند نفت را جیرهبندی کنند.
بحرانهای نفتی گذشته منجر به بحرانهای شدید اقتصادی در کشورهای صنعتی شد. بحران نفتی ۱۹۷۳ با جنگ یوم کیپور و حمله کشورهای عربی به اسرائیل شروع گردید. بحران سالهای ۱۹۷۹/۱۹۸۰ نیز پس از انقلاب اسلامی ایران و حمله عراق به این کشور و جنگ اول خلیج فارس رخ داد. جنگ دوم خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ و جنگ عراق در سال ۲۰۰۵ نیز منجر به افزایش موقت قیمتها شد. با آموختن از تاریخ، کشورها و شرکتها ذخایر نفتی بزرگی را ایجاد کردهاند که برای تامین عرضه برای چند هفته کافی است.
ایران برای صادرات و واردات خود به تنگه هرمز نیاز دارد. گرن میگوید چین به عنوان خریدار اصلی نفت ایران، به سادگی اختلال در تامین منابع را نخواهد پذیرفت. از سوی دیگر، حاکمان ایران میتوانند مصمم باشند که برای حفظ قدرت خود به افراط و تفریط روی آورند. محاصره فیزیکی برای بسته شدن تنگه ضروری نخواهد بود. حتی تهدید ایران برای حمله به کشتیهایی که از این تنگه عبور میکنند، آنها را منصرف کرده و منجر به توقف حمل و نقل نفت خواهد شد. روسیه یکی از ذینفعان اصلی خواهد بود. این کشور با وجود تحریمهای غرب، همچنان به صادرات مقادیر زیادی نفت ادامه میدهد. اگر قیمتها افزایش یابد، پول بیشتری به خزانه جنگی پوتین سرازیر خواهد شد.
شرکتهای انرژی به سرعت در حال اعلام افزایش قیمتها هستند. سوخت به سرعت گرانتر میشود و برای بسیاری از مردم، گرمایش نیز گرانتر خواهد شد. ۱۷ درصد از خانهها در آلمان هنوز از سیستم گرمایش نفتی استفاده میکنند و هزینههای بالای انرژی، تورم سوخت را به طور کلی افزایش میدهد. زندگی گرانتر خواهد شد.
اقتصاد آلمان هنوز از شوک قیمت انرژی پس از حمله روسیه به اوکراین بهبود نیافته است. افزایش شدید قیمت نفت برای آن پیامدهای خوبی نخواهد داشت. آلمان در حال حاضر دو سال رکود اقتصادی را تجربه کرده و قیمت بالای نفت، مشکلات اقتصادی را بیشتر تشدید میکند. هزینههای انرژی در حال حاضر مشکلات جدی برای بسیاری از شرکتها ایجاد کرده و این امر به ویژه زمانی که قیمتها به شدت افزایش مییابد، مشکلساز است. در این صورت شرکتها نمیتوانند خود را وفق دهند.
وابستگی آلمان به نفت همچنان بالاست. طبق گزارش Öko-Institut، ۴۹ میلیارد یورو از واردات انرژی به ارزش ۸۳ میلیارد یورو در سال ۲۰۲۳، مختص نفت بوده است. با این حال، آلمان قصد دارد تا سال ۲۰۴۵ از نظر اقلیمی خنثی باشد و تا آن زمان دیگر نفت را برای تولید انرژی وارد نخواهد کرد، زیرا برای آب و هوا بسیار مضر است. فیلیپ گودرون، رئیس برنامه برق در اندیشکده آگورا انرژیوند میگوید: «دور شدن از نفت همچنین سهم مهمی در تابآوری اقتصاد آلمان دارد.» او تاکید میکند که به عنوان مثال گسترش استفاده از انرژی بادی و خورشیدی، در درازمدت به کاهش قیمت انرژی کمک خواهد کرد.
آلمان غربی سابق نیز به شوک نفتی سال ۱۹۷۳ واکنش نشان داد و برای مثال، برای گسترش انرژی هستهای تلاش کرد. دولت مبالغ هنگفتی را در این فناوری پرخطر سرمایهگذاری کرد. تا به امروز، هنوز هم این سوال که چگونه میتوان زبالههای رادیواکتیو باقی مانده پس از حذف تدریجی را به طور ایمن ذخیره کرد، بیپاسخ مانده است.