به گزارش “راهبرد انرژی“،ایران حدود 50 میلیارد دلار پروژه های نفت و گاز را در دستور کار دارد. عربستان در پی مشارکت در تقویت صنعت نفت و گاز ایران است و در گام اول در بخش پتروشیمی سرمایه گذاری می کند.
شرکت ملی نفت ایران (NIOC) اعلام کرده که این کشور در حال حاضر حدود ۵۰ میلیارد دلار پروژههای نفت و گاز و پروژههای مرتبط با آن را در دستور کار دارد که در ادامه با پروژههای دیگری نیز همراه خواهد شد. با توجه به وضعیت نامطمئن اقتصاد ایران، غیرمنتظره نیست که بیشتر (سرمایه گذاری) این پروژه ها توسط دو حامی اصلی آن، یعنی چین و روسیه، پیشبینی شده باشد. اما جالبتر اینست که با ازسرگیری روابط تهران- ریاض در چارچوب توافقی که در ۱۰ مارس انجام شد و تحولات مرتبط با آن، ایران انتظار دارد میلیاردها دلار هم از عربستان سعودی، دشمن اصلی سابق خود، دریافت کند. علاوه بر این، این حمایت از صنعت محوری نفت و گاز ایران توسط دشمن تاریخی اش، قرار است به چندین زمینه که دو کشور منافع مشترکی دارند گسترش یابد، تماماً تحت نظر چین و روسیه.
همانطور که به تازگی توسط OilPrice.com واکاوی شد، حدود ۲۰ میلیارد دلار از این مبلغ به تکمیل توسعه میدان گاز طبیعی عظیم پارس جنوبی اختصاص خواهد که نیمی از بزرگترین میدان گازی جهان است. گستره پارس جنوبی ۳۷۰۰ کیلومتر مربع است و بیش از 14 تریلیون مترمکعب (tcm) ذخیره گازی درجا و همچنین ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی دارد. این میدان در حال حاضر تقریباً ۴۰ درصد از کل ذخایر گاز کشف شده ایران (که بیشتر در مناطق جنوبی فارس، بوشهر و هرمزگان واقع شده) را تشکیل می دهد که سرجمع حدود ۳۳.۸ تریلیون مترمکعب است، ضمن آنکه پارس جنوبی حدود ۸۰ درصد از تولید کنونی گاز ایران را به خود اختصاص داده است. حدود ۲.۴ میلیارد دلار از این مبلغ به تکمیل فاز ۱۱ اختصاص می یابد که توسعه آن بارها به تأخیر افتاده و بسیار جنجال برانگیز بود. این فاز به برای زمانی دراز، نقطه کانونی کشمکش های نیابتی میان غرب و شرق بوده همانطور که این موضوع را در کتابی تازه درباره نظم بازار جهانی نفت، تحلیل کرده ام.
حدود ۱.۶ میلیارد دلار دیگر برای تکمیل دیگر فازها و حفر ۳۵ چاه جدید در سراسر آن اختصاص خواهد یافت. مبلغ اضافی حدود ۱۵ میلیارد دلار برای راهاندازی ایستگاههای فشار گاز در نقاط مختلف تمام فازهای پارس جنوبی صرف خواهد شد. 1 میلیارد دلار دیگر هم به افزایش ظرفیت گاز طبیعی مایع (LNG) ایران، به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان جهانی LNGکه یکی از اهداف اصلی ایران است، اختصاص می یابد. این موضوع نیز در همان کتاب به طور مشروحی تجزیه و تحلیل شده است. قطر پیش از این با استفاده از سهم 6 هزار کیلومتر مربعی خود در این میدان گازی که به نام میدان شمالی (یا «گنبد شمالی») معروف است، به این هدف دست یافته است.
ایران قرار است برای تقویت بخش نوپای گاز طبیعی مایع (LNG) خود و افزایش تولید گاز طبیعی تا دست کم ۱.۵ میلیارد مترمکعب در روز (bcm/d) تا سال ۲۰۲۹ (از میزان حدود یک میلیارد متر مکعب کنونی) حدود ۳.۲ میلیارد دلار دیگر را برای توسعه چندین میدان گازی دیگر از جمله کیش، بلال و فرزاد “ب” صرف کند. به گفته یک منبع ارشد در مجمع امنیت انرژی اتحادیه اروپایی (EU) در مصاحبه اختصاصی با OilPrice.com ، روسیه در تمام این پروژههای گازی پیشتاز خواهد بود. وی گفت: “قبل از خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام در ماه می سال ۲۰۱۸، روسیه توافقنامههای چندگانه مهمی را برای هفت میدان نفت و گاز بزرگ در ایران امضا کرده بود – بیشترین تعداد توافق با هر کشور دیگری.” این توافقنامهها شامل توافقنامه GazpromNeft برای میدانهای نفتی چنگوله و چشمهخوش، Zarubezhneft برای میدانهای نفتی آبان و پایدار غرب، Tatneft برای میدان نفتی دهلران و Lukoil برای میدانهای نفتی آب تیمور و منصوری بود.
در یک تحول مهم در جولای ۲۰۲۲، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، در تهران و در دیدار با همتای ایرانیاش یک تفاهمنامه بزرگ به ارزش ۴۰ میلیارد دلار را که تنها چند روز قبل توسط شرکت ملی نفت ایران NIOC و گازپروم Gazprom امضا شده بود، تأیید کرد. در این تفاهمنامه گازپروم متعهد شد که به طور کامل با شرکت ملی نفت ایران NIOC در توسعه میدانهای گازی کیش و پارس شمالی با هدف تولید بیش از ۱۰ میلیون مترمکعب گاز در روز، همکاری کند. این تفاهمنامه همچنین یک پروژه ۱۵ میلیارد دلاری برای افزایش فشار در میدان گازی پارس جنوبی در مرز دریایی میان ایران و قطر را در بر می گیرد. علاوه بر این، گازپروم متعهد شد که در پروژههای مختلف LNG و ساخت خطوط لوله صادرات گاز به ایران کمک کند.
یک بخش قابل توجه دیگر از سرمایه ۵۰ میلیارد دلاری که در فاز بعدی برنامه توسعه نفت و گاز ایران صرف خواهد شد، به افزایش تولید نفت از حدود ۳ میلیون بشکه در روز (bpd) کنونی به حدود ۵.۷ میلیون میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۲۹ اختصاص می یابد. تمرکز فوری بر میدان نفتی عظیم آزادگان خواهد بود که به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده است و جمعاً حدود ۴۲ میلیارد بشکه ذخیره نفت خام برآوردی دارد، که حدود ۷ میلیارد بشکه آن قابل قابل بازیابی است. پس از آن، تلاشهای مشابهی برای افزایش تولید در سایر میادین نفتی بسیار غنی غرب کارون نیز انجام خواهد شد. افزایش تولید از سطح کنونی ۳۵۵هزار بشکه در روز به حداقل ۵۰۰ هزار بشکه و سپس به ۱ میلیون بشکه در روز، یکی از بخشهای کلیدی تعهد چین در “توافق همکاری جامع ۲۵ ساله ایران-چین” است.
خوب است توجه داشته باشیم که گرچه تفاهمنامهای که اخیرا امضا شد و شرکت “دشت آزادگان اروند” با سرمایهگذاری اولیه ۷ میلیارد دلاری توسط دو شرکت اکتشاف و تولید نفتی ایرانی و هشت بانک برای اجرای پروژه آزادگان تأسیس شد، چین، نیروی پیشران آن خواهد بود. شرکت ملی نفت چین (CNPC) همچنان اپراتور اصلی خارجی در میدان آزادگان شمالی ایران میباشد که تولید آن در نوامبر ۲۰۱۶ با ظرفیت ۷۵,۰۰۰ بشکه در روز آغاز شد. شرکت ملی نفت چین همچنین در دوره زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ توسعهدهنده اصلی میدان آزادگان جنوبی ایران بود تا اینکه به دلیل تأخیر در پیشرفت پروژه از این میدان اخراج شد. با اینحال، از آن زمان، شرکتهای چینی دوباره در چندین پروژه “قراردادیِ صِرف” در میدان آزادگان جنوبی ایران در کنار توسعهدهندگان اسمی ایرانی فعالیت میکنند. این پروژههای قراردادیِ صِرف در سراسر ایران و توسط چین مدیریت میشوند و از زمان تحریمهای ایالات متحده علیه ایران پس از خروج یکجانبه از برجام در می ۲۰۱۸، افزایش یافتهاند.
قرار است عربستان سعودی در ابتدا نقش خود در پیش راندن صنعت نفت و گاز ایران را با سرمایهگذاری در بخش پتروشیمی آغاز کند. در اواخر ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸، وزارت نفت عراق با شرکت صنایع پایه سعودی (SABIC) در مورد امکان شرکت در پروژه کارخانه پتروشیمی نبراس Nebras تبادل نظر کرد. با اینحال، این گفتگوها به تدریج به حاشیه رفت، زیرا شرکت نفتی عربستانی (Saudi Aramco) شروع به بررسی امکان خرید بیشترین سهام در SABIC قبل از عرضه عمومی اولیه خود کرد، که در آن زمان برای سال ۲۰۲۱ برنامهریزی شده بود. همان منبع اتحادیه اروپایی به OilPrice.com گفت: “تصور میرود که چین، عربستان سعودی و ایران بر این باورند که پروژههای مشابه [در بخش پتروشیمی] توجه زیادی را از طرف ایالات متحده جلب نخواهند کرد که این امکان را به آنها میدهد تا همکاری میان دو کشور [عربستان سعودی و ایران] را به طور تدریجی گسترش دهند.” هدف نهایی این همکاری هنوز آشکارا مشخص نشده اما به طور خصوصی، طبق اظهارات منبع یادشده، واشنگتن نگرانی عمیقی از ورود عربستان سعودی به ائتلاف نظامی چین و روسیه دارد، همانطور که درباره ایران اینگونه شد.
به گفته منبع امنیت انرژی اتحادیه اروپایی، تمرکز ایالات متحده بر اینست که دریابد هدف نهایی چین در توسعه قابلیتهای هستهای کشورهای رقیب کلیدی در خاورمیانه چیست، بویژه با توجه به کمکهای دیرپا و گسترده چین به برنامه هستهای ایران. این نگرانی با اخباری که در ماه دسامبر ۲۰۲۱، چند روز قبل از کریسمس، منتشر شد که سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده کشف کردهاند که عربستان سعودی با کمک چین در حال تولید موشکهای بالستیک خود است، تقویت شده اند. در حال حاضر، تنها کشور عربی دارای راکتورهای هستهای امارات متحده عربی است. حتی با حضور گسترده ایالات متحده در پایگاههای نظامی بزرگ در امارات متحده و مناطق اطراف آن، واشنگتن “بسیار نگران” است که چین در بندر خلیفه در امارات در حال ساخت یک تاسیسات نظامی مخفی است. بر اساس تصاویر ماهوارهای طبقه بندی شده و دادههای اطلاعاتی انسانی، مقامات آمریکایی اعلام کردند که چین در تلاش برای برپایی “حضور نظامی در امارات متحده” است. عربستان سعودی قبلاً برای کسب فناوری هستهای از ایالات متحده در چارچوب پروتکل ‘1-2-3’ گفتگو می کرد که در چارچوب آن قرار بود غنی سازی اورانیوم برای مقاصد نظامی را محدود کند. اینکه چین هم آیا بر چنین پروتکلی پافشاری خواهد داشت یا نه، هنوز روشن نیست.