به گزارش “راهبرد انرژی، اندیشکدههای آمریکا در سیاستگذاری نقش ویژهای دارند و بهعنوان پلی میان گفتمانها و قدرت محسوب میشوند. از جمله این اندیشکدهها، بنیاد هریتیج است که نقش مهمی در روی کار آمدن مجدد ترامپ و ترسیم سیاستهای آینده او دارد. این اندیشکده یک دستور کار ۹۲۰ صفحهای به نام “پروژه ۲۰۲۵” تهیه کرده که در آن ۳۰۰ بار نام ترامپ آمده است. بیش از ۴۵ سازمان راستگرا و صدها محافظهکار از برجستهترین مقامات سابق دولت ترامپ در تهیه آن نقش داشتهاند.
در بخش مرتبط با محیطزیست و انرژی، این گزارش پیشنهاد میکند دولت فدرال راهبردهای کاهش انتشار گازهای گلخانهای را کنار بگذارد. از جمله این توصیهها، محدود کردن آژانس حفاظت از محیطزیست (EPA) و تجزیه و کوچک نمودن اداره ملی اقیانوسی و جوی (NOAA) است. بنیاد هریتیج گزارشهای این سازمانها را برای رفاه آینده آمریکاییها مضر میداند. پروژه ۲۰۲۵ توصیه میکند محدودیتهای حفاری نفت که توسط اداره مدیریت زمین اعمال شده است، لغو شود.
مدیر مرکز انرژی هریتیج، دیانا فورشت راث است. او منکر نقش عامل انسانی در تغییرات آب و هوایی است و در مقالهای که برای فوربس نوشته، استدلال میکند که غرب باید برای کمک به فقرا، همه کشورها را به استفاده از سوختهای فسیلی و گاز طبیعی تشویق کند. فورشت راث از موسسه تحقیقات سیاست منهتن که یک اتاق فکر است، کمکهای مالی دریافت کرده بود. غول نفتی Koch Industries یکی از تأمینکنندگان مالی اندیشکده موسسه تحقیقات سیاست منهتن است.
بخش آب و هوای پروژه ۲۰۲۵ توسط چندین نفر از جمله گوناس کارا نوشته شده که قبلاً معاون مدیر دفتر هوا و تشعشع آژانس حفاظت از محیطزیست و معمار اصلی خروج آمریکا از توافق پاریس بود. شخص دیگر برنارد مک نومی است که به شرکتهای طرفدار سوختهای فسیلی مشاوره میدهد.
در حوزه سیاستگذاری، یکی از پارامترهای موفقیت یک سیاست، در نظر گرفتن اجرای “پایین به بالا” (Bottom-Up) در اخذ یک خط مشی است که نشان میدهد ذینفعان محلی و مجریان چقدر در پیاده شدن موفقیتآمیز یک سیاست اهمیت دارند. با توجه به این مسئله، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در آمریکا غیرمتمرکز و بهصورت ایالتی است. ایالت کالیفرنیا ۳۴ درصد انرژی خورشیدی در آمریکا را تولید میکند و تگزاس رتبه اول در انرژیهای بادی و رتبه دوم در انرژیهای خورشیدی را دارد. شواهد نشان میدهد فرمانداران ایالتها حتی اگر جمهوریخواه باشند، ملاحظات ایالتی را در سیاستهای صنعتی بر ملاحظات فدرال ترجیح میدهند.
ترامپ در سال ۲۰۱۸ تعرفه ۳۰ درصدی بر پنلهای وارداتی خورشیدی بست، اما صنعت تولید انرژی خورشیدی تسلیم نشد و شروع به افزایش تولید داخلی کرد. در این زمینه، با ابتکارات ایالتهای مختلف مانند کالیفرنیا، شکستهای اولیه ناشی از تعرفههای ترامپ بهبود پیدا کرد. آزمایشگاه ملی انرژیهای تجدیدپذیر آمریکا مسابقه جایزه خورشیدی ساخت آمریکا را ایجاد کرد و در ژوئن ۲۰۱۸ مبالغ مختلفی تا صد هزار دلار به امیدوارکنندهترین طرح های سلولهای خورشیدی اهدا کرد.
اگر میزان موفقیت بخش آب و هوایی پروژه ۲۰۲۵ را در سطح جهانی ارزیابی کنیم، لازم است بُعد تطبیقی (Adaptive Policies) خط مشی توصیه شده را در نظر بگیریم که بر انعطافپذیری و قابلیت تطبیق سیاستها با شرایط متغیر محیطی تأکید دارد. پروژه ۲۰۲۵، ارزیابی واقعبینانهای از حرکت جهان به سمت انرژیهای پاک ندارد و فناوری پیشرفته و ذینفعان متکثر آن را در نظر نگرفته است. از سوی دیگر، توصیههای آن مغایر با سیاستهای انرژی اتحادیه اروپا و چین است و حتی مخالفانی از درون حزب جمهوریخواه نیز خواهد داشت.عدم تطبیق پروژه ۲۰۲۵ با پیشرفتهای فناوری و تغییرات بازار از جمله چالش های آن در سطح جهانی است. سرمایهگذاری جهانی در انرژیهای پاک در سال ۲۰۲۳ به رقم ۶۱۹ میلیارد دلار رسیده که نسبت به سال ۲۰۱۹ که ترامپ از پیمان آب و هوایی خارج شد، ۵۵ درصد رشد داشته است.
اگرچه هنوز سهم انرژیهای تجدیدپذیر نسبت به انرژیهای فسیلی کمتر است، اما توسعه فناوری و رشد این انرژیها به نقطه بیبازگشتی رسیده است. به عنوان نمونه، ۳۰ درصد از تولید برق جهان توسط انرژیهای تجدیدپذیر انجام میشود و ۱۶.۲ میلیون شغل متناسب با این صنعت در سراسر جهان ایجاد شده است، ۴۰ درصد این مشاغل در اختیار زنان است که از اشتغال زنان در صنعت سوختهای فسیلی بیشتر است.
در نهایت، اگرچه روی کار آمدن ترامپ روزهای سختی برای صنعت انرژیهای تجدیدپذیر مخصوصاً درون آمریکا خواهد داشت و ممکن است بهطور موقت سرعت رشد این صنعت را کاهش دهد، اما نمیتواند آن را متوقف کند و در بلندمدت نیز تأثیری بر روند رو به رشد آن نخواهد داشت.