به گزارش “راهبرد انرژی“، حمله به زیرساختهای نفتی ایران از جمله سناریوهای احتمالی برای پاسخ اسرائیل به حمله موشکی ایران است؛ اما این گزینه پیامدهایی بر عرضه نفت در منطقه و جهان دارد که میتواند فاجعه بار باشد.
موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن (WINEP) در گزارشی تحلیلی به قلم فرزین ندیمی و سایمون هندرسون می نویسد: روشن است که این بخش نفتی برای اسرائیل مجموعهای از اهداف ارزشمند را تشکیل میدهد؛ اما با توجه به تأثیراتی که چنین حملهای ممکن است بر زیرساختها و نیز بازارهای انرژی در جهان و منطقه داشته باشد بهتر است اسرائیل به اهداف دیگری فکر کند.
عربستان سعودی برای پروژههای بلندپروازانه توسعه خود در چارچوب چشم انداز 2030 ولیعهد محمد بن سلمان به قیمت نسبتا بالایی چه بسا 100 دلار در هر بشکه نیاز دارد. با اینحال، چنین پروژههایی به صلح و ثبات منطقهای نیز بستگی دارد که این امر بیمیلی قابل توجه عربستان سعودی برای کشیده شدن به یک جنگ گستردهتر در خاورمیانه را توضیح میدهد.
از لحاظ نظری، ریاض میتواند هرگونه کسری در عرضه جهانی نفت ناشی از حمله اسرائیل به زیرساختهای ایران را جبران کند؛ اما میادین و تاسیسات اصلی نفتی این کشور در سراسر خلیج فارس در تماس مستقیما با ایران قرار دارند؛ بنابراین در برابر حمله بسیار آسیب پذیر هستند. علاوه بر این، هرگونه حمله اسرائیل به صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایران احتمالا به تلاشهای ایران و گروههای نیابتی این کشور برای حمله به اهداف کلیدی انرژی اسرائیل منجر میشود.
تشدید بیشتر تنش همچنین میتواند به تهدید مستقیم تاسیسات نفتی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، اختلال در حمل و نقل تجاری در منطقه یا رفتار تهدید آمیز علیه داراییهای غرب در دریا منجر شود. ایران قبلا تهدید کرده بود که اگر دیگر نتواند نفت خود را صادر کند، تنگه هرمز را خواهد بست؛ اما هرگونه اختلالی از این نوع در پاسخ به حمله اسرائیل قطعا به مداخله بیشتر غرب دامن میزند و این احتمالی است که تهران تمایل دارد از آن پرهیز کند.
در مقابل، هدف قرار دادن تعداد کمی از پالایشگاهها یا مخازن ذخیره سازی ایران بعید است که واکنش مهمی به جز چند حمله موشکی به تاسیسات مشابه اسرائیل در پی داشته باشد. ترکیه و عراق نیز همچنان گاز طبیعی از ایران وارد میکنند و این واردات برای تولید برق و گرمایش حیاتی است. هر گونه اختلال در تولید گاز ایران بر هر دو کشور تأثیر خواهد گذاشت.