به گزارش “راهبرد انرژی“، در همین راستا بود که آمریکا به سمت ونزوئلا گروید تا این کشور را متقاعد سازد که در بازار نفت، نقشآفرینی پررنگتری را به عهده بگیرد. تا پیش از بحران اوکراین، ونزوئلا نیز در زمره کشورهای نزدیک به روسیه و چین، قرار میگرفت، اما اکنون در موضعی قرار دارد که میتواند با اتکا به منابع نفتی خود، بار تحریمهایش را سبکتر کند. با این وجود، چانهزنیهای بین آمریکا و ونزوئلا، مطابق انتظار پیش نرفته است.
از طرف دیگر، در این سوی جهان، روسیه در تلاش است تا با طرح درخواست تضمین کتبی از آمریکا و جلوگیری از بازگشت به توافق هستهای، جلوی احیای عرضه نفت ایران را بگیرد تا برای موقعیت خود، رقیبی نتراشد. این تلاش، تازگی ندارد و در میانه دهه 2000 نیز، روسیه کشورهای اروپایی را تهدید کرد که جریان صادرات گاز از مسیر اوکراین را قطع خواهد کرد.
منشور انرژی اروپا نیز با دغدغه امنیت انرژی، تدوین شد به طوری که در آن، روی تنوعبخشی به منابع انرژی، تاکید شده بود و ایران با برخورداری از منابع گازی فراوان، یکی از گزینههای بالقوه برای تامین انرژی مورد نیاز کشورهای اروپایی بود، اما برخی سیاستها، این فرصت را از ایران گرفت و فرصت پیوستن ایران به پروژه نابوکو، از دست رفت. اکنون نیز چنین فرصتی دوباره پدیدار شده است، اگرچه بنا به دلایلی احتمال سوختن این فرصت در زمان حال نیز دور از ذهن نمیباشد.
در واقع، چرخش آمریکا به سمت منابع جایگزین عرضه نفت، دایمی نخواهد بود چون از یک سو، بالا ماندن قیمت نفت، صرفه اقتصادی انرژیهای جایگزین را افزایش میدهد؛ اتفاقی که در طی چند دهه اخیر رخ داده است و از دیگر سو، پایان بحران اوکراین، خواه در شکل پایان تهاجم نظامی پوتین و حصول آتشبس دایمی، یا در شکل چیرگی روسیه در اوکراین، به معنای حفظ جایگاه پیشابحران روسیه در زمینه تامین انرژی، بهخصوص در حوزه اروپاست؛ زیرا افزایش شدید قیمت گاز سبب میشود تا هزینه پایبندی به تحریمهای روسیه برای اروپا، بالا باشد و بازیگری روسیه در جلوگیری از افزایش سهم کشورهای رقیبی مانند ایران و قطر میتواند این موقعیت را بهتر کند. ضمناینکه تحقق سناریوی چیرگی روسیه در اوکراین به معنای افزایش قدرت چانهزنی این کشور در مواجهه با اروپا نیز خواهد بود.
در شرایط کنونی، آمریکا فقط به دنبال جایگزین برای روسیه نیست، بلکه در عین حال، الانجی و گاز مایع را به اروپا میرساند و افزایش تولید در دریای شمال (عمدتا توسط نروژ و انگلستان)، تا حدی از نگرانی تامین انرژی در اروپا میکاهد. بورس انرژی در اتحادیه اروپا که سابقهای چندین ساله دارد نیز با کمک به تخصیص کارای منابع انرژی در سراسر اروپا، عامل دیگری در کمرنگشدن این نگرانی در مقایسه با بحران گازی اوایل دهه 2000 است. هرچند که ایران دومین منابع گازی جهان را دارد، اما در طی چند دهه اخیر، از نظر صادرات گاز، به شدت از روسیه و قطر، عقب افتاده است و بخش زیادی از گاز در داخل، مصرف میشود. رویکرد متوازن در سیاست خارجی در شرایط جاری، کلیدی است که میتواند ضمن تضمین استقلال سیاسی کشور، بسترساز افزایش توان صادراتی گاز و توسعه اقتصادی کشورمان باشد.