هرگونه حمله اسرائیل به صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایران احتمالا به تلاشهای ایران و گروههای نیابتی این کشور برای حمله به اهداف کلیدی انرژی اسرائیل منجر میشود.
آمریکا و کشورهای تولید کننده نفت خام در خاورمیانه از اسرائیل خواسته اند که برای جلوگیری از تشدید تنش ، تاسیسات هسته ای و تاسیسات مرتبط با نفت ایران را هدف حمله قرار ندهد.
تا زمانی که خطرات خارج از گذرگاههای دریایی مهم مانند تنگه هرمز و به دور از تاسیسات نفتی خلیج فارس محدود باشد، کشورهای حاشیه خلیج همچنان از خطرات ژئوپلیتیک روز افزون کنونی و افزایش قیمتها سود خواهند برد.
تهران با توجه به احتمال پاسخ اسرائیل به حملات موشکی ایران، تدبیری احتیاطی اتخاذ کرده و از جمله صادرات نفت خود را کاهش داده است. نفتکش ها از بارگیری در جزیره خارک دست کشیده و اسکله های این جزیره را ترک کرده اند.
آمریکا به این حمله برای دستیابی به اهداف مورد نظر مبتنی بر ایجاد مانع در برابر جاه طلبی قدرت در حال ظهوری نیاز دارد که به دنبال تغییر چهره نظام بین المللی پیش روی خود است.
یکی از آثار مهم ژئوپلتیک این پروژه، توانایی آن برای تبدیل شدن به یک گذرگاه انرژی است چرا که می تواند مسیر زمینی امن و کارآمدی را برای انتقال نفت و گاز از خاورمیانه به اروپا ایجاد و وابستگی اروپا به مسیرهای دریایی از جمله کانال سوئز را کاهش دهد.
طعن ماجرا آنجاست که تمامی پنج اقتصاد ساحلی دریای خزر — جمهوری آذربایجان، ایران، قزاقستان، روسیه و ترکمنستان — به شدت به تولید سوختهای فسیلی وابسته هستند، که در قلب بحران اقلیمی قرار دارد.