به گزارش “راهبرد انرژی“، بهزاد محمدی در همایش تخصصی زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی با قدردانی از برگزارکنندگان این رویداد تخصصی اظهارکرد: امیدوارم این همایش بتواند ما را هرچند اندک به توسعه واقعی زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی نزدیکتر کند.
وی ادامه داد: با وجود این که سال ها در جلسه ها و نشستهای مختلف درباره این موضوع صحبت میکنیم و همواره بر آن متمرکز بودهایم، اما پرسش اینجاست که تا چه اندازه شناخت دقیقی از ابعاد زنجیره ارزش داریم و آیا الزامات آن بهدرستی فراهم شده است؟
محمدی تصریح کرد: مسائلی همچون تأمین خوراک، دسترسی به بازار، مدیریت ریسکها و فناوریهای نو، از جمله پیشنیازهایی هستند که باید به شکل جدی مورد توجه قرار گیرند، حتی در صورت وجود این الزامات، نحوه اجرای آنها همچنان جای بحث و بررسی دارد.
مدیرعامل گروه کیمیا با تأکید بر اینکه بدون تعارف کارنامه ما در توسعه زنجیره ارزش پتروشیمی چندان قابل قبول نیست افزود: بحث من با سه پرسش کلیدی آغاز میشود؛ آیا نقشه راه مناسبی برای توسعه داشتهایم؟ آیا مدیران ما توانایی استفاده درست از این نقشه را دارند؟ و در نهایت آیا در اجرای آن موفق بودهایم؟
وی ادامه داد: از نگاه من سه الزام اساسی برای توسعه وجود دارد. نخست، داشتن یک نقطه راه آیندهنگر است ، نقشهای که نقشه راه جامع، هوشمند وضمن در نظر گرفتن بازار و خوراک، ریسکها را نیز لحاظ کند. دوم، نیازمند مدیران توانمند و آشنا با این نقشه هستیم، مدیرانی که بتوانند در جایگاههای کلیدی هلدینگها، از این برنامهها بهدرستی بهرهبرداری کنند. سومین الزام نیز اجرای دقیق و کارآمد است ،اجرایی که فراتر از اسناد و برنامهها، در عمل به تحقق اهداف منجر شود.
محمدی خاطرنشان کرد: «این سه شرط باید بهطور همزمان تحقق یابند. تنها با دو مورد از آنها توسعه رخ نخواهد داد و حتی اگر هر سه فراهم شود، اما درست اجرا نشود، باز هم صنعت با چالشهای جدی مواجه خواهد بود.
مدیرعامل گروه کیمیا در ادامه با بیان این که نقشه راه توسعه باید هوشمندانه طراحی شود و همه الزامات صنعت از جمله خوراک، بازار، ریسکها و فناوری را در بر گیرد گفت: تنها در این صورت است که مسیر توسعه روشن و قابل اتکا خواهد بود.
وی با مرور تحولات ساختاری در صنعت پتروشیمی افزود: در نیمه دوم دهه هشتاد واگذاریها انجام شد و شرکتی که بیش از ۴۵ سال نقش طراح، تولیدکننده و فروشنده را ایفا میکرد، به تدریج نقش کمرنگتری یافت. در دولت یازدهم نیز عملاً مراکز تصمیمگیری از شرکت ملی صنایع پتروشیمی به سمت هلدینگها مهاجرت کردند و حتی بحثهایی در وزارت نفت مطرح بود که آیا NPC باید صرفاً به یک دفتر تبدیل شود یا همچنان بهعنوان یک معاونت باقی بماند؟ امادر دولت دوازدهم این شرکت تلاش کرد نقش خود را در معماری توسعه زنجیره ارزش بازیابی کند.
مدیرعامل گروه کیمیا تصریح کرد: طرحهای پیشران بهعنوان مسیر اصلی توسعه تعریف شدند. این طرحها در ابتدا ۲۵ پروژه بودند که در نهایت در قالب چهار زنجیره اصلی خلاصه شدند. خوشبختانه هر سال NPC این نقشهها را بهروز میکند و بهعنوان مسیر اصلی سرمایهگذاری معرفی مینماید. واقعیت این است که غیر از این نقشهها، هیچ طرحی در کشور نه توجیه اقتصادی دارد و نه قابلیت اجرایی.
وی با اشاره به نقش مدیریت کنونی NPC ادامه داد: امروز با حضور دکتر عباسزاده که فردی عالم و مسلط به این حوزه هستند، بهترین فرصت برای صنعت پتروشیمی ایجاد شده است. لازم است هم خود شرکت ملی صنایع پتروشیمی و هم کل صنعت از این فضای کاملاً فنی و حرفهای حداکثر بهره را ببرند.
محمدی با بیان اینکه NPC باید در این دوره دو مأموریت اساسی را دنبال کند، اظهار داشت: نخست، تکمیل و بهروز نگهداشتن نقشههای توسعه زنجیره است که البته کاری آسان هم نیست. بهعنوان نمونه، در بحث زنجیره پروپیلن کشور امروز تنها حدود ۹۰۰ هزار تن ظرفیت دارد که فاصله قابلتوجهی با نیاز واقعی دارد. بنابراین هماهنگی میان شرکتها، توجه به خوراک و بازار و دوختودوز دقیق نقشههای توسعه ضروری است.
وی افزود: موضوع دوم، بازگشت یک پلهای به بالادست و هدایت صنعت نفت در تأمین خوراک است. برای نمونه در طرحهای PDH، نقشههای پیشران بهخوبی مسیر را مشخص کردهاند؛ به این معنا که واحد تولیدکننده پروپیلن با ظرفیت ۳۰۰ هزار تن، ۲۰۰ هزار تن آن را صرف تولید پلیپروپیلن کند تا اقتصاد طرح منطقی باشد و ۱۰۰ هزار تن باقیمانده به سمت تولید محصولات ارزشمندتری مانند پروپیلن اکساید، آکریلیک اسید هدایت شود.
مدیرعامل گروه کیمیا خاطرنشان کرد: یکی از راهکارهای اصلی در این حوزه، تأمین خوراک ارزان از پالایشگاههاست. به همین دلیل مذاکراتی با پالایشگاه بندرعباس برای تأمین پروپیلن ارزانقیمت آغاز شده است. ایجاد مزیت خوراک در بالادست میتواند موتور محرک اصلی توسعه زنجیره ارزش در کشور باشد.
مدیرعامل گروه کیمیا در ادامه با اشاره به اهمیت تأمین خوراک و نقش نفت خام در توسعه گفت: تامین خوراک یکی از چالشهای اساسی صنعت است که باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه صنعت پتروشیمی ما عمدتاً گازمحور بوده، در حالی که ظرفیت پالایش نفت خام بهعنوان یک مزیت ملی کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. سالهاست موضوع پتروپالایشگاهها مطرح است، اما در عمل پیشرفتی نداشتهایم. به عنوان نمونه، طرح پتروپالایشگاه شهید سلیمانی که از سال ۱۴۰۰ با ورود همه بانکها آغاز شد، هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است. دلیل اصلی این ناکامی، نبود مزیت اقتصادی برای سرمایهگذاران است. وقتی سرمایهگذار میبیند سودآوری در پالایشگاه تضمین نیست، ترجیح میدهد به سمت پروژههای متانول در مناطق آزاد مانند چابهار برود.
مدیرعامل گروه کیمیا با تأکید بر نقش NPC در این زمینه تصریح کرد: اگر شرکت ملی صنایع پتروشیمی بتواند در این حوزه ورود جدی کند و هدایت پروژهها را بر عهده گیرد، یک تحول بزرگ در صنعت رخ خواهد داد.
محمدی در ادامه سه راهکار کلیدی برای توسعه زنجیره ارزش ارائه کرد و گفت: نخست، تأکید دارم که معمار و سکاندار توسعه زنجیره ارزش باید شرکت ملی صنایع پتروشیمی باشد و هیچ نهادی جایگزین آن نمیتواند شود.
دوم، طرحهای پیشران همچنان بهترین نقشه توسعه از مسیر خوراکهای موجود هستند و باید مبنای سرمایهگذاری قرار گیرند. سوم، ایجاد مزیت در خوراکهای بالادست بهویژه در حوزه پروپیلن یک ضرورت است که میتواند مسیر توسعه را هموار کند.
وی در ادامه اظهاراتش به دومین الزام توسعه، یعنی «نقشهخوان خوب» اشاره کرد و افزود: منظور از نقشهخوان مدیران هلدینگها و فعالان اصلی این صنعت هستند. مدیران باید توان فنی داشته باشند، هوشمند باشند، شجاعت تغییر و جسارت مخالفت داشته باشند. متأسفانه این ویژگیها کمتر دیده میشود. مخالفت کارشناسی با تصمیمهای غلط میتواند یکی از برجستهترین شاخصهای یک مدیر شایسته باشد.
مدیرعامل گروه کیمیا با اشاره به جایگاه سرمایهگذاری خصولتیها و بخش خصوصی خاطرنشان کرد: اصلیترین سرمایه در دست خصولتیهاست، اما ماهیت این سرمایه با منابع بخش خصوصی متفاوت است. خصولتیها پول زیادی دارند ،اما ارزش واقعی سرمایه را نمیدانند و آن را بهسادگی هزینه میکنند. در مقابل، بخش خصوصی با سختی سرمایه به دست میآورد و با دقت و وسواس فراوان آن را هزینه میکند. به همین دلیل میتوان گفت سرمایههای خصولتی در عمل بهرهوری کمتری دارند، در حالی که سرمایههای خصوصی هوشمندانهتر به کار گرفته میشوند.
وی تأکید کرد: «این تفاوت ماهوی میان سرمایه خصولتی و خصوصی باید در تصمیمگیریهای کلان صنعت مورد توجه قرار گیرد. در غیر این صورت منابع مالی کشور بهدرستی هدایت نخواهد شد.
ویترینسازی پتروشیمی در استانها خطای بزرگ توسعهای بود
مدیرعامل گروه کیمیا در ادامه سخنان خود در همایش زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی با انتقاد از روند توسعه نامتوازن صنعت پتروشیمی در کشور گفت: باید بیپرده بگویم که در مسیر توسعه، اشتباهات زیادی داشتهایم. متأسفانه در بسیاری موارد به جای توسعه مبتنی بر نیاز و مزیت، صرفاً به ویترینسازی برای استانها و جلب رضایت نمایندگان مجلس و مقامات محلی تن دادهایم. خود من در دورهای که معاون وزیر بودم با چنین فشارهایی مواجه شدم، نمایندهای اصرار داشت در حوزه انتخابیهاش پتروشیمی احداث شود، در حالی که آن منطقه هیچ تناسبی با موضوع خوراک و بازار نداشت.
وی افزود: این نگاه نمایشی، در نهایت به پروژههایی انجامید که نه از نظر اقتصادی توجیه داشتند و نه از نظر فنی. نمونه آن احداث پتروشیمی در استانهای شمالغربی کشور است. در سال ۱۴۰۰ کلنگ چنین طرحی زده شد، در حالی که برای تأمین خوراک آن باید روزانه هزاران کامیون از مبداهای جنوبی کشور حرکت کنند و پس از تولید، محصولات دوباره به همان مسیر بازگردانده شوند. این مدل توسعه عملاً فاقد منطق اقتصادی و صنعتی است و تنها نتیجه فشارهای سیاسی و منطقهای بوده است.
مدیرعامل گروه کیمیا با اشاره به پیامدهای این روند تصریح کرد: وقتی نمایندگان مجلس یا مقامات محلی بر احداث طرحی بدون مزیت اصرار میکنند، نتیجه آن چیزی جز هدررفت منابع و ایجاد مشکلات پایدار برای صنعت نخواهد بود. مدیران باید شجاعت مخالفت با چنین فشارهایی را داشته باشند و نه بگویند، زیرا پذیرش این خواستهها آینده صنعت را با تهدید جدی روبهرو میکند.
محمدی در ادامه به موضوع پاسخگویی مدیران اشاره کرد و گفت: یکی از ضعفهای جدی ما این است که هیچ مدیری بابت انتخاب اشتباه یک پروژه مورد مواخذه قرار نمیگیرد. رفتوآمدها به دیوان محاسبات بیشتر به دلیل مسائل مالی و اجرایی است، نه به دلیل تصمیمگیریهای غلط در انتخاب طرحها. این در حالی است که باید مدیران پاسخگو باشند و در برابر تصمیمهای نادرست که میلیاردها تومان سرمایه ملی را درگیر میکند، بازخواست شوند.
وی خاطرنشان کرد: بهعنوان یک نمونه روشن، احداث پتروشیمی در مناطقی که هیچ تناسبی با خوراک، بازار و زیرساختهای لجستیکی ندارند، نمونهای آشکار از توسعه نامتوازن است. این طرحها تنها برای نمایش و رفع فشارهای سیاسی کلنگزنی شدهاند و نمیتوانند به صنعت ارزش واقعی بیفزایند.
محمدی با تأکید بر این که این ها درسهای مهمی برای آینده هستند و باید مورد توجه قرار گیرند تا در مسیر توسعه بعدی صنعت، چنین خطاهایی تکرار نشود گفت:پروژههای بدون پیوست پاییندستی از دیگر معضلات این صنعت است.
وی در این باره توضیح داد: ما ملی فکر میکنیم و سرمایه ملی را به میدان میآوریم، اما متأسفانه بسیاری از طرحها ناقص اجرا میشوند. نمونه آن پروژهای است که برای جمعآوری گازهای همراه تعریف شد و امروز با سرمایهگذاری ۱.۴ میلیارد دلاری به مرحله افتتاح رسیده، اما پاییندستی آن عملاً جا مانده است. چنین طرحی باید بهطور طبیعی به تولید پلیمر یا محصولات پاییندستی منجر شود، اما اکنون بعد از سالها معلوم نیست تکلیف این حجم سرمایهگذاری چیست؟
مدیرعامل پیشین شرکت ملی صنایع پتروشیمی افزود: ما در ظاهر از افتتاح این طرحها سخن میگوییم و کف میزنیم، اما پرسش اصلی این است که محصول نهایی چه خواهد شد و چگونه قرار است به زنجیره ارزش افزوده متصل شود؟ وقتی پاییندست تعریف نشده باشد، چنین طرحی صرفاً یک سرمایهگذاری کلان بدون بازده اقتصادی واقعی خواهد بود؟
مدیرعامل گروه کیمیا با اشاره به فقدان برنامهریزی درست تصریح کرد: پانزده سال از آغاز ساخت برخی از این پروژهها گذشته، اما همچنان نمیدانیم با آنها چه کنیم. وقتی ۱.۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام میشود و پس از گذشت این همه سال هنوز زنجیره پاییندستی برای آن تعریف نشده، باید پذیرفت که مدیریت سرمایه در صنعت با اشکالات جدی مواجه است.
محمدی خاطرنشان کرد: این همان نقطهای است که پیشتر هم تأکید کردم، سرمایههای خصولتی در کشور بهراحتی هزینه میشوند، بدون آنکه ارزش واقعی پول در نظر گرفته شود. این وضعیت نهتنها موجب اتلاف منابع شده، بلکه باعث شده بسیاری از طرحها نیمهتمام یا بلااستفاده باقی بمانند.
وی ادامه داد: نمونه دیگر، طرحی در استان کهگیلویه است که نزدیک به ۱۸ سال از آغاز آن میگذرد و همچنان بلاتکلیف مانده است. این در حالی است که هر بار با افتخار از این پروژهها یاد میکنیم، اما در عمل نه زنجیره ارزش آنها تکمیل شده و نه بازدهی مناسبی برای کشور داشتهاند.
مدیرعامل گروه کیمیا تأکید کرد: صنعت پتروشیمی زمانی میتواند به موتور محرک اقتصاد تبدیل شود که پروژهها با پیوست پاییندستی تعریف و اجرا شوند. صرف افتتاح طرحهای بزرگ بدون توجه به زنجیره تکمیلی، تنها به معنای حبس سرمایه و از دست رفتن فرصت های ملی است.
بخش خصوصی ۳ برابر سریعتر از خصولتیها پروژهها را اجرا میکند
مدیرعامل گروه کیمیا در ادامه سخنان خود در همایش زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی با انتقاد از نحوه تخصیص منابع مالی گفت: در حالیکه بخش خصوصی برای دریافت ۵۰ میلیون دلار وام از بانکها دچار مشکل است، سهم عمده منابع بانکی به هلدینگهای بزرگ اختصاص داده میشود. این روند به معنای تضییع فرصتها و تضعیف شرکتهای کوچکتر در زنجیره پاییندستی است.
وی افزود: صنعت پتروشیمی نیازمند مدیرانی هوشمند، آگاه، نقشبلد و پاسخگو است. مدیرانی که شجاعت تصمیمگیری داشته باشند و در برابر فشارها کوتاه نیایند. راهکاری که به نظر من میتواند به بهبود شرایط کمک کند، مشارکت واقعی بخش خصوصی و هلدینگهاست. بخش خصوصی زرنگتر و چابکتر عمل میکند و اگر تجربه و هوشمندی این بخش به سرمایههای بزرگ منتقل شود، میتواند منشاء اثر جدی در توسعه صنعت باشد.
وی به اهمیت «اجرای صحیح پروژهها» اشاره کرد و تصریح کرد: اکثر مشکلات ما ناشی از اجرای نامناسب است. در مدیریت پروژه چهار شاخص اصلی یعنی زمان، هزینه، کیفیت و منابع مطرح است، اما از نظر من زمان، کشندهترین عامل است. تأخیرهای طولانیمدت نهتنها هزینهها را افزایش میدهد بلکه توجیه اقتصادی پروژهها را از بین میبرد.
مدیرعامل گروه کیمیا با بیان اینکه سرعت اجرای پروژه در بخش خصوصی بهمراتب بالاتر از خصولتیهاست، ادامه داد: در سال ۱۳۹۸ محاسبه کردم که سرعت پیشرفت پروژهها در بخش خصوصی به طور متوسط سه درصد در ماه است، در حالی که در هلدینگهای بزرگ تنها ششدهم درصد بود. این بدان معناست که سرعت بخش خصوصی حداقل سه برابر بیشتر از خصولتیهاست.
محمدی خاطرنشان کرد: پیامد این تفاوت سرعت بسیار جدی است. وقتی طرحی در روز آغاز باید شاخص IRR آن بالای ۲۰ درصد باشد تا بتوان سرمایهگذاری کرد، تأخیرهای طولانی آن را به زیر ۱۰ درصد میرساند و عملاً طرح توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد. در واقع سختگیریهای اولیه برای توجیهپذیری پروژهها با تأخیرهای اجرایی بیمعنا میشود و میلیاردها دلار سرمایه ملی به هدر میرود.
وی تأکید کرد: اگر بهدنبال توسعه واقعی هستیم، باید ضمن اصلاح نحوه تخصیص منابع، از توانمندی بخش خصوصی در سرعتبخشیدن به اجرای پروژهها بهره ببریم. در غیر این صورت، صنعت همچنان گرفتار کندی، اتلاف منابع و کاهش بازده سرمایهگذاری خواهد بود.
زمان طولانی اجرای پروژهها صنعت پتروشیمی را زمینگیر کرده است
محمدی، در ادامه سخنان خود با تأکید بر اهمیت عامل زمان در اجرای پروژهها گفت: «یکی از جدیترین مشکلات صنعت ما طولانیشدن زمان اجرای طرحهاست. به عنوان نمونه، پروژهای که در سال ۱۳۸۹ آغاز شد قرار بود تا سال ۱۳۹۵ به بهرهبرداری برسد و خوراک آن از میادین غرب و شرق کشور تأمین شود، اما امروز پس از گذشت سالها همچنان بلاتکلیف مانده است. وقتی پروژهها با تأخیر مواجه شوند، همه اهداف و محاسبات اقتصادی از بین میرود.
وی افزود: زمان در مدیریت پروژه یعنی پول، یعنی هدفمندی و یعنی اجرای درست. هر زمانبری غیرمنطقی باعث میشود هم سرمایه هدر رود و هم پروژه از توجیه اقتصادی خارج شود. امروز شاهد هستیم میلیاردها دلار سرمایه صرف پروژههایی شده که بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال از آغازشان گذشته و هنوز به نتیجه نرسیدهاند.
مدیرعامل گروه کیمیا با اشاره به وضعیت بازگشت منابع مالی خاطرنشان کرد: همانطور که رییس صندوق توسعه ملی اشاره داشته اند، بیش از ۱۷ میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی به دلیل طولانیشدن پروژهها بازنگشته است. این یعنی سرمایههای ملی درگیر پروژههایی هستند که زمان آنها کشنده و دلخراش است.
محمدی با انتقاد از نبود نظام اندازهگیری و پاسخگویی در مدیریت پروژهها تصریح کرد: برنامههای توسعه کشور پر از اهداف و شعارهای بزرگ است، اما کسی نمیپرسد چه میزان از آنها محقق شده است. باید معیارهای روشن برای ارزیابی وجود داشته باشد؛ اینکه یک مدیر چه مدت مسئول پروژه بوده، چه اختیاراتی داشته و چرا طرحی که باید پنجساله تمام میشده، پانزده سال طول کشیده است. متأسفانه هیچکس بابت این عقبماندگیها مورد بازخواست قرار نمیگیرد.
وی با ذکر نمونههایی از پروژههای بلاتکلیف ادامه داد: در منطقه چابهار پروژه متانولی داریم که بیش از ۱۰ سال از آغاز آن گذشته است. در دنیا پروژه متانول باید ظرف سه تا چهار سال به بهرهبرداری برسد، اما این طرح هنوز نیمهتمام مانده و سرمایه آن در خاک دفن شده است. یا میدان فروزان در خلیج فارس بیش از ۱۵ تا ۲۰ سال است که بدون تکمیل رها شده و همچنان گاز آن میسوزد.
مدیرعامل گروه کیمیا تصریح کرد: چالشهای اصلی صنعت پتروشیمی همچنان همان سه موردی است که بارها گفتهام؛ نبود نقشه راه جامع، نبود مدیران توانمند و شجاع، و نبود اجرای صحیح پروژهها. تا زمانی که این سه الزام اساسی اصلاح نشود، منابع عظیم کشور در پروژههای نیمهتمام و طولانیمدت قفل خواهد ماند.
ایجاد بستر سرمایهگذاری وظیفه دولت است
مدیرعامل گروه کیمیا با اشاره به نقش کلیدی دولت در هدایت صنعت گفت: شرکت ملی صنایع پتروشیمی با مدیریت دکتر عباسزاده اکنون در جایگاه فرماندهی و سکانداری صنعت قرار گرفته است. یکی از مهمترین مسئولیتهای دولت فراهمکردن زیرساختهای لازم برای جذب سرمایه است؛ زیرا امروز شرایط کشور به گونهای است که سرمایهگذاری دشوار شده، ارتباطات بینالمللی محدود شده و دسترسی به دانش فنی نیز با مشکلات جدی روبهرو است. باید بستری فراهم شود تا سرمایهگذاری و توسعه در صنعت پتروشیمی آسانتر شود.
وی با مقایسه اقدامات کشورهای منطقه افزود: قطر در سال ۲۰۲۳ قراردادهای بزرگ با شرکتهای بنام مانند توتال، اکسونموبیل و غیره.. امضا کرد، عراق نیز اخیراً قراردادهای مهمی با شرکتهای بینالمللی امضا کرده است. هفته گذشته برای توسعه میدان نفتی ناصریه قراردادی با توتال و بیپی منعقد شد. این در حالی است که ما همچنان با مشکلات ساختاری و تأخیرهای متعدد در توسعه میادین خود دست به گریبان هستیم.
وی تأکید کرد: ایجاد بستر سرمایهگذاری و فراهمکردن زیرساختهای جذب سرمایه از جمله وظایف دولت است. اما در سمت دیگر، یعنی بخش بنگاهمحور، این شرکتها هستند که باید با جسارت وارد عمل شوند. بنگاهها باید واقعی طرحها را بررسی کنند، از بازار گرفته تا فناوری و اقتصاد. اگر پروژه توجیه نداشته باشد، نباید آغاز شود، اما اگر دارد باید با قاطعیت و سرعت اجرا شود.
محمدی با اشاره به نقش بخش خصوصی افزود: بخش خصوصی همواره در اجرای پروژهها سرعت و دقت بیشتری از خود نشان داده است. اگر به چابهار نگاه کنید، خواهید دید در دو سال گذشته چه تحولی ایجاد شده است. گاهی اجرای یک پروژه در یک منطقه، بهمعنای جابهجایی یک تمدن است.
وی در پایان با اشاره به فعالیتهای گروه کیمیا خاطرنشان کرد: ما در گروه کیمیا زنجیره توسعه خود را تعریف کردهایم. برای نمونه، خوراک پتروشیمیها را میگیریم و آن را به سمت تولید داروها و محصولات پیشرفتهتر هدایت میکنیم. این یعنی داشتن نقشه راه روشن و حرکت در مسیر تکمیل زنجیره ارزش. چنین نگاهی است که میتواند آینده صنعت پتروشیمی کشور را متحول کند.