به گزارش “راهبرد انرژی“،در حالی که جهان با بحران های اقلیمی، افزایش دمای کره زمین و خشکسالیهای گسترده دست و پنجه نرم میکند، صنعت پتروشیمی ایران نیز ناگزیر است مسیر خود را با واقعیتهای جدید تطبیق دهد. مقررات سختگیرانه جهانی، الزامات زیستمحیطی، و نوسانات بازارهای صادراتی موجب شده تا سیاستگذاران این حوزه در برابر یک پرسش کلیدی قرار گیرند: چگونه میتوان همزمان هم توسعه صنعتی را ادامه داد و هم از تبعات مخرب اقلیم بر تولید، صادرات و امنیت اقتصادی جلوگیری کرد؟ این مقاله به بررسی تحلیلی این پرسش در بستر سیاستگذاری های صنعت پتروشیمی میپردازد.
تغییر اقلیم، یک تهدید جهانی برای صنایع پایه
تغییرات اقلیمی دیگر صرفاً یک دغدغه زیستمحیطی نیست، بلکه به یک محرک حیاتی در تصمیمگیریهای اقتصادی، صنعتی و تجاری بدل شده است. صنعت پتروشیمی ایران که بهعنوان یکی از پایههای اقتصاد غیرنفتی کشور محسوب میشود، در مواجهه با این دگرگونی جهانی، نیازمند بازخوانی ساختارها، فناوریها و مسیرهای سیاستگذاری خود است. روند شتابان گرمشدن زمین، افزایش خشکسالیها، و شکلگیری مقررات سختگیرانه در بازارهای هدف صادراتی، به معنای آن است که ساختار سنتی تولید و صادرات نمیتواند تضمینکننده پایداری آینده باشد. از این رو، تحلیل تأثیر تغییرات اقلیمی بر سیاستگذاری پتروشیمی، نهفقط یک بحث تخصصی بلکه ضرورتی راهبردی برای حیات این صنعت در قرن جدید است.
نقش آلایندگی پتروشیمی در تغییرات اقلیمی
اگرچه صنعت پتروشیمی در مقایسه با صنایعی مانند فولادسازی، تولید برق حرارتی یا سیمان، سهم مستقیم کمتری در تولید گازهای گلخانهای دارد، اما ویژگیهای خاص فرآیندهای شیمیایی آن باعث شده تا نقش این صنعت در تغییرات اقلیمی بهشدت مورد توجه قرار گیرد. تولید موادی همچون آمونیاک، اوره، متانول، اتیلن، پروپیلن و پلیمرهای پایه، مستلزم مصرف گسترده انرژی است که عمدتاً از منابع فسیلی تأمین میشود. در ایران، وابستگی شدید به گاز طبیعی بهعنوان خوراک و سوخت موجب شده که فرآیندهای پتروشیمیایی با شدت بالای انتشار CO₂ همراه باشند.
این در حالی است که رشد بیرویه بدون کنترل آلایندگی، میتواند نهتنها اثرات زیستمحیطی داخلی را تشدید کند بلکه موجب کاهش مقبولیت محصولات ایرانی در بازارهای جهانی شود؛ بازارهایی که روزبهروز سختگیرانهتر با استانداردهای اقلیمی برخورد میکنند. از سوی دیگر، در جهانی که پایداری به یکی از اصول بنیادین توسعه صنعتی بدل شده، ادامه فعالیت در قالب مدلهای سنتی بدون بهکارگیری فناوریهای کاهش کربن، بازیافت حرارتی، یا جذب و ذخیره کربن، ریسک کاهش مزیت رقابتی را افزایش میدهد. بنابراین، نقش پتروشیمی در تغییرات اقلیمی نهتنها یک چالش محیطزیستی بلکه یک موضوع راهبردی برای آینده صنعت و تجارت جهانی ایران است.
.
فشارهای بینالمللی؛ از CBAM تا ممنوعیت کربن بالا
مقررات اقلیمی جهانی در حال حرکت بهسمت الزامآوری هستند. طرح CBAM یا مالیات کربن در مرزهای اتحادیه اروپا نمونهای از این فشارهاست که مستقیماً به صنایع پرکربن تحمیل میشود. برای ایران که سهم قابلتوجهی از صادرات پتروشیمیاش روانه آسیا و بخشی نیز به اروپا میرود، این مقررات میتواند بهمعنای از دست رفتن بخشی از بازارها باشد. کشورهای خریدار بهدنبال محصولاتی هستند که «برچسب سبز» داشته باشند، یعنی در فرآیند تولیدشان میزان انتشار کربن، مصرف آب و آلایندهها در حد قابل قبولی باشد. این فشارها نشان میدهند که اگر سیاستگذاری پتروشیمی همچنان بدون در نظر گرفتن مؤلفههای اقلیمی انجام شود، مزیتهای نسبی فعلی به مزاحمتهای جدی برای صادرات بدل خواهند شد.
بحران آب؛ تهدید خاموش واحدهای جنوبی
بحران آب یکی از مهمترین و درعینحال پنهانترین تهدیدات تغییرات اقلیمی برای صنعت پتروشیمی ایران است، بهویژه برای مجتمعهایی که در مناطق جنوبی کشور نظیر عسلویه، ماهشهر و بندر امام خمینی فعالیت میکنند. این مناطق که از اقلیمهای گرم، خشک و عمدتاً بیابانی برخوردارند، با محدودیت شدید منابع آبی روبهرو بوده و طی سالهای اخیر، نشانههای ناپایداری آبی در آنها بهوضوح مشاهده شده است. بخش قابلتوجهی از عملیات پتروشیمی ازجمله سیستمهای خنکسازی، تولید بخار فرآیندی، تصفیه گازهای اسیدی و آمادهسازی خوراک، وابسته به آب صنعتی با کیفیت مشخص است.
درحالیکه تغییرات الگوی بارش، افت سطح آبهای زیرزمینی، کاهش دبی رودخانههایی همچون زهره و کارون، و افزایش شوری آب دریاهای جنوبی، زنگ خطر جدی را برای استمرار فعالیت این واحدها بهصدا درآورده است. در آیندهای نهچندان دور، بیتوجهی به این تهدید میتواند منجر به اختلال در زنجیره تولید، کاهش ظرفیت عملیاتی، افزایش هزینههای تصفیه و حتی توقف برخی مجتمعها شود. ازاینرو، سیاستگذاری اقلیمی در صنعت پتروشیمی باید بحران آب را بهعنوان یک اولویت در نظر گیرد و با بهرهگیری از فناوریهایی مانند آبشیرینکنهای حرارتی و اسمز معکوس، سیستمهای خنککننده خشک، بازیافت پسابهای صنعتی و بازچرخانی آب درونسازمانی، تابآوری آبی مجتمعها را ارتقا دهد. بیتردید، آینده تولید پایدار در جنوب کشور در گرو پاسخ علمی و پیشنگرانه به این تهدید خاموش خواهد بود.
.
فناوریهای اقلیممحور؛ کلید رقابت در بازار جهانی
فناوریهای جدید نقش کلیدی در گذار به پتروشیمی پایدار ایفا میکنند. استفاده از هیدروژن سبز، جذب و ذخیرهسازی CO₂، فرآیندهای کمکربن مانند کراکینگ الکتریکی یا استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، همگی ابزارهایی هستند که میتوانند سهم پتروشیمی ایران را در آینده جهانی حفظ کنند. با این حال، این فناوریها نیازمند سرمایهگذاری، انتقال دانش، بومیسازی و همکاریهای بینالمللی هستند. ایران با وجود تحریمها و محدودیتهای مالی، باید از طریق دیپلماسی فناورانه، صندوق توسعه ملی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان، زمینهساز توسعه فناوریهای اقلیممحور شود. عدم حرکت در این مسیر به معنای عقبماندگی در رقابت جهانی و از دست رفتن فرصتهای بازار خواهد بود.
وظیفه حاکمیت؛ تدوین نقشه راه اقلیمی صنعت پتروشیمی
نقش حاکمیت در شکلدهی به آینده اقلیمی صنعت پتروشیمی غیرقابل انکار است. دولت باید با تدوین مقررات الزامآور، مشوقهای مالیاتی، تسهیلات سبز، و اعمال استانداردهای زیستمحیطی در فرآیند صدور مجوز، صنایع را بهسمت پایدارسازی سوق دهد. امروز دیگر نمیتوان به توسعه کمی بسنده کرد. هر واحد جدید پتروشیمی باید براساس ارزیابی اثرات اقلیمی طراحی و اجرا شود. همچنین شرکت ملی صنایع پتروشیمی باید با تدوین یک سند راهبردی بلندمدت، مسیر کاهش کربن، بهینهسازی مصرف انرژی، و ارتقاء بهرهوری زیستمحیطی را برای کل زنجیره صنعت ترسیم کند. بدون چنین ساختاری، اقدامات مقطعی و غیرهمافزا راه به جایی نخواهد برد.
بازارهای سبز؛ مزیت رقابتی آینده ایران
بازار جهانی پتروشیمی بهسرعت در حال تغییر است و روندی قطعی بهسوی محصولات سبز، کمکربن و زیستپایه را تجربه میکند. تقاضا برای پلیمرهای تجزیهپذیر، رزینهای زیستی، سوختهای پایدار، و مواد اولیه قابل بازیافت در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی نوظهور، رشد فزایندهای یافته است. این تغییر نهتنها ناشی از فشارهای اقلیمی و الزامات بینالمللی است، بلکه بازتابی از تقاضای مصرفکنندگان آگاه و ترجیحات برندهای جهانی برای محصولات پایدار است. در چنین شرایطی، کشورهایی که بتوانند از مسیر نوآوری، فناوری سبز و انطباق با استانداردهای محیطزیستی عبور کنند، از مزیت رقابتی بلندمدت برخوردار خواهند بود.
ایران که هماکنون یکی از صادرکنندگان مهم محصولات پایه پتروشیمی در منطقه محسوب میشود، باید استراتژیهای خود را بازنگری کرده و مسیر سبز شدن صنعت را بهعنوان یک الزام نه یک انتخاب، دنبال کند. توسعه محصولات دوستدار طبیعت، بازطراحی زنجیره تأمین، کاهش مصرف انرژی و آب، و نیز مشارکت فعال با شرکتهای دانشبنیان و خریداران مسئولمحور جهانی، گامهایی کلیدی برای دستیابی به این هدف است. صادرات سبز نهفقط آینده صادرات پتروشیمی ایران، بلکه شرط بقا و رشد آن در رقابت فشرده جهانی خواهد بود.
.
تابآوری اقلیمی؛ مفهومی فراتر از تولید مستمر
در ادبیات جدید سیاستگذاری، مفهوم «تابآوری اقلیمی» بهمعنای توانایی یک صنعت برای سازگاری با شوکهای ناشی از تغییرات اقلیمی و تداوم عملکرد اقتصادی در شرایط بحران است. برای صنعت پتروشیمی ایران، این تابآوری بهمعنای ایجاد زیرساختهای مقاوم در برابر نوسانات اقلیمی، افزایش ذخایر استراتژیک، توسعه ظرفیتهای فنی برای تغییر سریع فرآیندها، و آمادهسازی نیروی انسانی برای سناریوهای اقلیمی است. تابآوری اقلیمی، صرفاً یک پروژه فنی یا زیستمحیطی نیست؛ بلکه یک راهبرد جامع برای بقای اقتصادی، امنیت صنعتی، و حفظ سهم ایران در زنجیره ارزش جهانی پتروشیمی است.
اقلیم، کاتالیزور تغییر سیاستها
تغییرات اقلیمی امروز دیگر یک نگرانی نظری یا موضوعی صرفاً زیستمحیطی تلقی نمیشود، بلکه به عاملی تعیینکننده در بازطراحی سیاستهای صنعتی و اقتصادی، بهویژه در حوزه پتروشیمی، تبدیل شده است. صنعت پتروشیمی ایران که هماکنون یکی از پایههای اصلی ارزآوری و امنیت انرژی کشور محسوب میشود، بهوضوح در معرض فشارهای جهانی برای کاهش آلایندگی، افزایش بهرهوری و پایبندی به تعهدات اقلیمی قرار گرفته است.
در این فضا، اقلیم بهمثابه یک کاتالیزور عمل میکند؛ محرکی که نهتنها ساختار تولید و زنجیره تأمین را متأثر میسازد، بلکه نظام مشوقهای صادراتی، نحوه تعامل با شرکای تجاری، و الگوی حمایت دولت از سرمایهگذاری صنعتی را نیز دگرگون میسازد. نوسازی تکنولوژیکی، سرمایهگذاری در نوآوری سبز، بازتعریف مزیتهای رقابتی بر مبنای ردپای کربن، و جهتگیری دقیق در مسیر استانداردهای زیستمحیطی بینالمللی، از جمله نیازهای فوری این تحول هستند. بهعبارت دیگر، صنعت پتروشیمی ایران دیگر نمیتواند در خلأ اقلیمی تصمیمگیری کند؛ بلکه هر سیاستگذاری از این پس باید در چارچوب یک نقشه راه اقلیممحور، مبتنی بر آیندهنگری، چابکی نهادی و پذیرش قواعد بازی جهانی انجام گیرد. آینده این صنعت در گرو انطباق هوشمندانه با الزامات اقلیمی و ارتقاء جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی محصولات سبز خواهد بود.