سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ – Tuesday 13 May 2025

ساعت: ۱۵:۳۵

صدای ارتباطات در قلب صنعت/تحلیلی راهبردی بر نقش رسانه و روابط‌ عمومی در نمایشگاه‌های بین‌المللی صنعت انرژی

محمد جواد قبادبیگی؛ در روزگاری که تصویر، بیش از واقعیت، قدرت می‌آفریند و معنا، پیش‌تر از محصول، جلب اعتماد می‌کند، پرداختن به رویدادهایی چون نمایشگاه‌های بین‌المللی، بدون توجه به نقش حیاتی رسانه و ارتباطات، روایتی ناقص خواهد بود. چراکه در این بسترها، نه فقط کالای صنعتی، بلکه هویت ملی در معرض دید قرار می‌گیرد. اینجا، سکوت جایز نیست؛ روایت لازم است.
یاداشت محمد جواد قبادبیگی؛

به گزارش “راهبرد انرژی“،در روزگاری که تصویر، بیش از واقعیت، قدرت می‌آفریند و معنا، پیش‌تر از محصول، جلب اعتماد می‌کند، پرداختن به رویدادهایی چون نمایشگاه‌های بین‌المللی، بدون توجه به نقش حیاتی رسانه و ارتباطات، روایتی ناقص خواهد بود. چراکه در این بسترها، نه فقط کالای صنعتی، بلکه هویت ملی در معرض دید قرار می‌گیرد. اینجا، سکوت جایز نیست؛ روایت لازم است.

 

نمایشگاه‌ها در قرن بیست‌ویکم، دیگر صرفاً محل تبادل انرژی یا دانش فنی نیستند؛ بلکه آوردگاه‌هایی هستند برای بازتعریف خود در برابر دیگری. در جهانی که قدرت در گرو تفسیر و معناست، هر غرفه، هر مصاحبه، و هر تصویر، قطعه‌ای از پازل برند ملی است. از همین‌رو، تحلیل نقش ارتباطات در این میدان‌ها، ضرورتی انکارناپذیر است.

 

برندهایی که در این رویدادها حضور می‌یابند، هرچند با توان مهندسی و فنی خود شناخته می‌شوند، اما آنچه ماندگاری آن‌ها را تضمین می‌کند، قدرت روایت‌گری‌شان است؛ روایتی که بر پایه شناخت دقیق از مخاطب، طراحی هوشمندانه پیام، و بهره‌گیری از ظرفیت‌های رسانه‌ای، شکل می‌گیرد.

 

نمایشگاه، رسانه‌ای‌ست در مقیاس ملی و جهانی. غرفه‌ها، دیگر تنها سازه‌های فیزیکی نیستند؛ بلکه گفتمان‌هایی بصری‌اند، لبریز از نماد، پیام و معنا. هر ملاقات، فرصتی برای دیپلماسی صنعتی است؛ هر تصویر، بازتابی از اعتمادسازی و سرمایه‌گذاری ارتباطی.

 

در چنین صحنه‌ای، روابط‌عمومی نمی‌تواند نهادی حاشیه‌ای یا تزیینی تلقی شود. این نهاد، باید در جایگاه تصمیم‌ساز قرار گیرد؛ چراکه آینده برندها، نه‌فقط در خطوط تولید، بلکه در میدان رقابت ذهن‌ها و دل‌ها رقم می‌خورد.

 

تجربه نمایشگاه‌هایی چون ایران‌اکسپو و نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی به‌روشنی نشان داده است: برندهایی که با توان ارتباطی و انسجام رسانه‌ای پا به میدان می‌گذارند، فراتر از محصول، فرهنگ سازمانی خود را صادر می‌کنند؛ فراتر از فناوری، اعتماد می‌سازند؛ و فراتر از غرفه‌آرایی، تصویر ذهنی خود را در حافظه مخاطبان تثبیت می‌کنند.

 

در این مسیر، رسانه و روابط‌عمومی نه ابزارند، نه تشریفات؛ بلکه سرمایه‌اند. سرمایه‌ای نرم، اما سرنوشت‌ساز. سرمایه‌ای که اگر به‌درستی هدایت شود، می‌تواند توسعه برند ملی در عرصه جهانی را تسهیل کند، سرمایه‌گذار جذب نماید، و جایگاه برند ملی را در ذهن جهانیان مستحکم سازد.

 

در صنعت انرژی، ما پالایشگاه می‌سازیم، خطوط لوله ترسیم می‌کنیم، و زنجیره ارزش خلق می‌کنیم؛ اما اگر تصویری روشن و دقیق از این دستاوردها تولید نکنیم، اگر صدای برند خود را به‌درستی در جهان طنین‌انداز نسازیم، روایت ما را دیگران خواهند نوشت؛ بی‌آنکه ما در آن حضوری داشته باشیم.

 

آنجا که محصول تمام می‌شود، روایت آغاز می‌شود. و این روایت، در دستان روابط‌عمومی‌ست.

 

اگر در پی جایگاهی ماندگار در جغرافیای ذهن مخاطبان جهانی هستیم، باید روایت‌گری را به‌اندازه مهندسی، و خلاقیت رسانه‌ای را به اندازه تکنولوژی، جدی بگیریم. چراکه برندها می‌آیند و می‌روند، اما آنچه باقی می‌ماند، حس و تصویری‌ست که در دل مخاطب جای می‌گیرد.

 

رسانه توسعه نمی‌سازد، اما توسعه را قابل رؤیت، فهم‌پذیر و باورپذیر می‌سازد.

 

روابط‌عمومی محصولی تولید نمی‌کند، اما به محصول معنا می‌دهد.

 

پس بیاییم تصویر برند ملی خود را خود روایت کنیم؛ دقیق، خلاقانه و صادقانه. بیاییم سرمایه‌گذاری در ارتباطات را به‌اندازه سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های صنعتی و فنی حیاتی بدانیم.

 

و در نهایت، برای آینده صنعتی ایران، نه‌فقط سکوتی باشکوه، بلکه صدایی رسا و روایتی ماندگار خلق کنیم.

 

ما با صنعت، قدرت می‌سازیم؛

با رسانه، معنا می‌بخشیم؛

و با روابط‌عمومی، ماندگاری می‌آفرینیم.

 

محمد جواد قبادبیگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Energy Strategy
اتاق خبر انرژی