به گزارش “راهبرد انرژی“، صنایع نفت، گاز و پتروشیمی به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین بخشهای جهان و عاملی بزرگ در اقتصاد جهانی همواره در صف اول کارزارها، فشارها و تحریمهای اقتصادی و به عنوان هدفی مهم از سوی دشمنان قرار دارند و با جنگهای ترکیبی بهویژه جنگ اطلاعاتی و روانی، با هدف ایجاد مشکلات اقتصادی، سست کردن پایههای استقلال کشور و مایوس کردن ملت مورد هجمه واقع میشوند.
در چنین شرایطی، فعالیت فیکنیوزها در داخل، خواسته یا ناخواسته به عنوان عامل مهمی برای بسترسازی تحریمها و جنگهای ترکیبی به حساب آمده و سودجویان فارغ از هرگونه محدودیتی قادر خواهند بود با بهرهگیری از خلأهای موجود در حکمرانی سایبری و عدم پاسخگویی پلتفرمهای خارجی، نهایت استفاده را با تنشآفرینی، تولید و انتشار اخبار جعلی و باجخواهی در راستای منافع شخصی و گروهی خود یا مطامع ماهی گیران این آب گل آلود به عمل آورند.
کافی است روزی یک ساعت به سراغ برخی رسانههای فعال یا شبکههای غیررسمی (مثل اکانتهای اینستاگرام و توئیتر) در حوزه صنایع پر درآمدی همچون نفت و پتروشیمی بروید و اخبار را دنبال کنید تا با انواع خبرهای زرد، دروغ، غیردقیق و فارغ از هرگونه استانداردهای خبری و رسانهای مواجه شوید و اگر اندکی بر این حوزه و اهمیت آن واقف و از سواد رسانهای کافی برخوردار باشید، شاید چارهای نداشته باشید که دنبال گزینه Report بگردید و اگر سایر مخاطبان هم مثل شما فکر کنند همین اقدام را انجام دهند و کماکان امیدوار بمانید تا این اخبار و صفحات مجازی از آن پلتفرمها حذف شوند.
بررسیها نشان میدهند افراد، فیکنیوزها و شبکههای غیررسمی با برخی صفحات، کانالها و سایتهای بیمخاطب از آنجایی که راهی در رسانههای رسمی و معتبر ندارند، سالهاست که در پیرامون این صنایع بزرگ به علت گردش بالای مالی جا خوش کردهاند و با جریانسازیهای گسترده در راستای ایجاد بسترهای موردنظر خود برای حصول منافع مالی بیشتر (نگاه خوشبینانه) از قبیل تاثیرگذاری در عزل و نصبها، جهت دادن فعالیت شرکتهای بزرگ در اختصاص بودجههای کلان برای مثبت نگاه داشتن فضای رسانهای و صرف هزینههای گزاف و عمدتا بیحاصل تبلیغاتی موجب شدهاند مدیران به جای پیگیری اهداف کلان، سرمایهگذاری در طرحها و پروژههای سودآور، افزایش ارزش شرکت و نگاهی استراتژیک به تهدیدها و فرصتهای پیشرو، متاسفانه بخش عمدهای از انرژی خود و شرکت را صرف کنترل فضا و تصویر پیرامونی کنند.
البته این حالت خوشبینانه ماجراست و وضعیت تلختر این است که تولید و انتشار این اخبار جعلی و رونق بیش از پیش رسانههای زرد باوجود تلاشها جهت افزایش سواد رسانهای، آیا نوعی کددهی برای جنگ اطلاعاتی و هدر دادن سرمایه و زمان در این شرایط حساس کشور باشد؟
آنچه در این میان جای شگفتی دارد، میزان بالای توجه و اهمیت برخی مسوولان، مدیران بالادستی و شرکتهای مادر این عرصه و تحتتاثیر قرار گرفتن آنها از فضاسازیهای هدفدار فیکنیوزها- که هیچ منبع معتبری نداشته و به نظر میرسد زاییده تفکرات و خیالات عدهای به اصطلاح فعال رسانهای است و به جهت ایجاد حاشیه با اهداف سیاسی و اقتصادی خاص یا دیده شدن در این عرصه هستند- است که در بسیاری از موارد تاثیرات زیادی در نگرش، تصمیمگیریها و برهم زدن ثبات مدیریتی شرکتهای بزرگ از سوی آنها در پی داشته است.